الهی قمشهای، هدف خود را «آشنا کردن انسانها، بخصوص جوانان و نوجوانان با لذتهای متعالی که از زیبایی، دانایی و نیکویی سرچشمه میگیرند» میداند. وی این لذات را «مائدههای آسمانی و غذای روح» میداند و معتقد است که همه جنگها و فسادها در عالم در اثر بیاعتنایی به این مائدههای آسمانی است؛ لذات مادی، از آنجا که دارای انواع محدودیت است، همیشه مورد نزاع و کشمکش و دستمایه جنگها و استثمارها و استعمارها بودهاست؛ لذاتی که نهایتاً به خور و خواب و خشم و شهوت بازمیگردد.
نظریه لذات متعالی میکوشد که سطح لذات مردمان را از فرود به فراز آورد و آن قلمرو زرین ادبیات، هنر و اخلاق است. آنجا بهشت است از آنکه کسی را با کسی پیکار نیست. اگر همه مردمان چون که گارد عاشق موتسارت شوند باکی نیست و دوئلی نخواهد بود. اینجا فلک بی پایان و نامحدود است و همه میتوانند هرآنچه نزدشان محبوب است با دیگران تقسیم کنند. هموار کردن راه رسیدن به این لذات از طریق ادبیات ارزنده کلاسیک، هدفی است که الهی قمشهای دنبال میکند و در آثار وی منعکس گردیدهاست